با اینکه برنامهریزی در مورد شهر تهران معمولا مبنای وسعت محدوده تهران 700 کیلومتر مربع تعیین میشد اما در واقع منطقه شهر تهران عبارت است از مجموعه شهر اصلی یا مادر شهر تهارن با مراکز جمعیت فعال اطراف آن که با یکدیگر ارتباط روزمره دارند و به عبارت دیگر «بازار واحد کار و مسکن» را تشکیل میدهند.
سرمایه گذاریهای عظیم در طرح های عمرانی، احداث پایانهها، بزرگراههای برون شهری، انتقال واحدهای اقتصادی درون تهران به بیرون از محدوده شهری، ایجاد مجتمعها و شهرکهای صنعتی جدید و نظایر آن در شعاع 30 تا 60 کیلومتری شهر نشان میدهد که تهران محدود به 22 منطقه این شهر نیست و تهران و محدوده شهری آن از نظر اقتصادی و اجتماعی بر کل شبکه شهری ایران مسلط شده و شبکه زنجیرهای وسیعی به وجود آورده است. بنابراین سیاستگذاری کلی برای شهر تهران محدوده وسیعی به نام (تهران بزرگ) در نظر گرفته میشود که حدود 1000 کیلومتر مربع وسعت دارد و فاصله شمالیترین منطقه تا جنوبیترین منطقه آن حداکثر 40 کیلومتر و شرقیترین تا غربیترین نقطه حداکثر 70 کیلومتر است.
اینک این شهر دویست ساله در طول دهههای مختلف تغییرات جمعیتی بسیار را به خود دیدهاست که آثار ناشی از تحولات جمعیتی شهر تهران را در طول سالهای مختلف میتوان چنین خلاصه کرد:
1 - گسترش نواحی حاشیهای شهر به شکل پیوسته و ناپیوسته و شکلگیری نقاط جدید مسکونی
2 - افزایش تراکم جمعیت در مناطق قدیمی
3 - تغییر در ساختار اجتماعی و اقتصادی شهر نظیر رشد نیروی جدید کار، رشد طبقه متوسط، پیدایش مشاغل کاذب و گسترش بخشهای خدماتی به ویژه بخشهای اداری و دولتی
بر اساس آمار 1375، این شهر با جمعیت 847/758/6 نفر در 22 منطقه شهری دارای جمعیت جوان بود. تراکم جمعیت از 28 نفر در هکتار(منطقه 1) تا بیش از 400 نفر در هکتار (منطقه 10) نوسان داشت. نقاط خوش آب و هوا و مرفه نشین کم تراکمترین منطقه و بخشهای مرکزی تهران متراکمترین منطقه بود.
تعیین تراکم در سطح شهر به عنوان ضابطهای برای جایگزینی جمعیت تاسیسات وابسته به آن در طرحهای توسعه شهری از اهمیت خاصی برخوردار است. جامعه شناسان در مورد نحوه پراکندگی تراکم و اثرات زیاد بر جمعیت معتقدند که تراکم از یک سلسله اثرات مثبت و منفی برخوردار است.